سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشــق سنــگی رو بــاید مچـــــاله کرد

 با اینکه نوشته ی زیر از پسره اما من خوشم اومد گفتم بزارم شما هم بخونید

سلام ای بی وفا ، ای بی ترحم ، سلام ای خنجر حرفای مردم

سلام ای آشنا با رنگ خونم ، سلام ای دشمن زیبای جونم

بازم نامه میدم با سطر قرمز ، آخه این بار شده من بی تو هرگز

نمی خوام حالتو حتی بدونم، تعجب می کنی آره همونم

همونی که زمانی قلبشو باخت، همونی که از تو یک بت یک خدا ساخت

همونی که برات هر لحظه می مرد ، که ذکر نامتو بی جون نمی برد

همونم که می گفتم نازنینم، بمیرم اما اشکاتو نبینم

همون که دست تو مهر لباش بود، اگه زانو نمی زد غم باهاش بود

حالا آروم نشستم روی زانوم، ولی دیگه گذشت اون حرفا،خانوم

تعجب می کنی آره عجیبه، می خوام دورشم ازت خیلی غریبه

خیال کردی همیشه زیر پاتم ؟ با این نامردیات بازم باهاتم ؟

برات کافی نبود حتی جوونیم ، تموم شد آره گم شد مهربونیم

دریغ از یه نگاه عاشقونه ، دریغ از یه سلام بی بهونه

نه نفرینت چرا، این رسم ما نیست ، اگر چه این چیزا درد شما نیست

گل بیتا چرا اخمات تو هم شد ؟ چیه توهین به ذات محترم شد؟

دیگه کوتاه کنم با یک خدافظ ، که عشق ما رسید به صد هرگز


نوشته شده در پنج شنبه 88/11/29ساعت 6:27 عصر توسط بهنــاز نظرات ( ) |


Design By : Pichak

کد آهنگ

کد موسیقی

عکس های سفرم به تایلند